به تجربه ثابت شده است، همه بچههایی که قصه میخوانند و درباره آن گفتوگو میکنند، توانایی گفتن و نوشتن قصههای خودشان را هم دارند. بچهها با گفتن و نوشتن قصه خود، علاوه بر سرگرمی و تمرین آفرینشگری، تجربههای ارزشمندی به دست میآورند. این کار علاقهمندی آنها را به قصهگویی و قصهنویسی را در پی دارد.
مهارت قصهگویی و قصهنویسی
۱:«قصه و داستان» مهارت نوشتن را در دانشآموزان تقویت میکند.
مهارتهای ارتباطی نیاز به آموزش دارد. وقتی خواندن از محتوای مدرسه فراتر میرود و دانشآموزان با قصه و داستان و رمان و کتابهای دیگر آشنا میشوند چند اتفاق میافتد؛ هم دایره واژگان آنها توسعه مییابد، هم منطق کلامی آنها عوض میشود و هم ذهن آنها مستعد مفهومسازی میشود. این فرایند موجب میشود دانشآموزان در نوشتن هم مهارت پیدا کنند. متأسفانه ما در آموزش و پرورش، در آموزش مهارت نوشتن ضعف و کمبود داریم.
۲:«قصه در مدرسه» استعدادها را شکوفا میکند.
دفتر قصه در «بسته قصه و داستان» موجب شکوفایی استعدادهای بچههاست. دفتر قصه پایان باز دارد و در این دفتر، کنشگری بچهها شروع میشود. معلم در این فعالیت باید کنشیار دانشآموزان باشد.
۳: «قصه در مدرسه» راهی برای ترویج مطالعه و شوق به نوشتن است.
وقتی بچهها داستانی میشنوند، کمکم خودشان هم علاقه به خواندن داستان پیدا میکنند. داستانگویی پلی برای داستانخوانی است. چه بسا در میان دانشآموزان، افراد زیادی پیدا میشوند که با خواندن داستان ترغیب به نوشتن داستان خودشان میشوند. تشویق بچهها برای نوشتن توسط مادران و پدران و معلمان، انگیزهای مهم برای نوشتن بچههاست.
۴: «قصه در مدرسه» زمینهساز کشفهایی تازه از زندگی است.
یکی از مشکلات امروز جامعه ما ناتوانی خیلیها در نوشتن مطالب ساده و بیان مقصود است. کتابخوانها در زندگی، معمولاً زندگی نرمال و طبیعیتری دارند. صحبت کردن بچهها درباره داستانها گاهی اوقات معلمها را شگفتزده میکند. گفتوگو درباره داستان، بستری برای تواناییهای بچهها در درک و دریافت آنها از داستان و کشفهای تازهای از زندگی است.